ایوب محمودی: جلسه انجمن ادبی شهر خور این بار در تاریخ 21 مردادماه با مشارکت خوب دوست داران شعر و ادب در دفتر کمیته دانش پژوهان آغاز شد. گرچه ساعت 10 شب را نشان می داد اما گویا هیچ نشانه ای از کاهش گرمای هوای مردادماه به چشم نمی خورد. گرچه هوا گرم بود اما گرمابخش این محفل شاعرانه؛ حضور خوب دوستان بود. طبق آنچه پیش تر مطرح شده بود قرار بود که این بار به بررسی نقش ادبیات در سیاست ملی مشروطیت پرداخته شود. پس از عرض خوش آمدگویی توسط خسرو جمالیان به اعضای انجمن و مهمانان شرکت کننده جناب آقای موسی پورپلاش مطالبی را درباره نقش سیاست و تاثیر آن بر ادبیات کشور بیان نمود. او با اشاره به این مسئله که شعر و نظم و تصنیف هیچ گاه با استبداد از بین نمی رود تاکید داشت که یک هنرمند واقعی هنر را در راه مردم خویش وقف می کند. وی در تایید این مطلب به ایرج میرزا اشاره داشت که گرچه ظاهرا با حاکمان قاجاری میانه خوبی داشت اما از حقوق مردم نیز دفاع می کرد. علاوه بر این شاعران همیشه کوشیده اند تا نقش روشنگری را بر عهده بگیرند و این برای بهبود وضعیت اجتماعی و سیاسی یک جامعه مفید و البته ضروری است. ایشان با ذکر مختصری از اندیشه های جمالزاده و معرفی برخی از آثار وی به محتوای کتاب رجل سیاسی اشاره کرد که این نویسنده عصر مشروطه با زیرکی تمام کوشیده تا به وسیله ادبیات و در قالب طنز، مباحث سیاسی کشور را بیان و به دولتمردان وقت گوشزد نماید. میرحسین کامیاب نیز که با یک مقاله از دکتر بهنام فر تحت عنوان “اندیشه وطن در شعر دوره مشروطه” به جلسه آمده بود مختصری از محتوای این مقاله را برای دوستان خواندند. از جمله اینکه وطن در دوره مشروطیت برخلاف روزگار پیشین که صرفا به معنای خانه و منزلگاه بود بیشتر در معنای سرزمین بیان شده است. چنانکه در ادبیات عرفانی وطن به معنای عالم بالاست که باعث پرواز روح به این سرمنزلگه مقصود می شود. محمدتقی بهار شاعر مشهور مشروطه اما معتقد است که به علت نوع نگاه اسلام به مسئله وطن، و عدم توجه خاص به سرزمین های مختلف از نظر خداوند، به ندرت افرادی در باب وطن به معنای امروزی اش چیزی سروده اند. با این حال برخی شاعران این دوره مانند ایرج میرزا رندانه کوشیده اند تا این طلسم را بشکنند. وی در شعر “ما که اطفال این دبستانیم” نگاه جدیدی را به مفهوم وطن عرضه می دارد. و یا دهخدا که به وطن پرستی اشارات بسیاری دارد. ایشان با ذکر نام برخی از شاعران این دوره از جمله ادیب الممالک که بیشترین شهرتش در باب سرودن اشعار وطنی است و همچنین نسیم شمال و فرخی یزدی بحث خود را به پایان رساند. شهرام صالحی نیز با معرفی کتاب نان و شراب از اینیاتسیو سیلونه نویسنده ایتالیایی که در ایران نیز توسط محمد قاضی ترجمه شده و بارها نیز تجدید چاپ شده است. نان و شراب 472 صفحه دارد و در سال 1388 به چاپ هفدهم رسیده است. این رمان زمانی نوشته شد که سیلونه در تبعید دولت بنیتو موسولینی به سر می برد. شاید هیچگونه اتفاق مهیجی در طول داستان پیش نیاید، با این حال خط به خط این کتاب خواندنی و با ارزش است. داستان، ماجرای مبارزی تنها مانده ست که برای نجات جان خودش مجبور به پوشیدن لباس دشمنانش یعنی کشیشان می شود که مملکت را در پشت پرده حکومت می کنند. این داستان گویای مذهب است اما در پنهانی ترین نقطه درون سوسیالیسم و در زیر پوشش ضدمذهب، قهرمان داستان به نوعی، مسیحی، دیگر است. همچنین تحلیلی است ژرف بر سیاست و زندگی توده ها، در ایتالیای زمان وقوع این داستان و نیز تحلیل سه عنصر: سوسیالیسم، فاشیسم و کلیسا که هرکدام از آنها به تنهایی خصایص آن دو دیگر را داراست و هر یک می تواند نمادی از تمامیت خواهی دو جزء دیگر باشد. (لینک دانلود کتاب در پایان گزارش آمده است). خسرو جمالیان نیز با ذکر دو مثال از جنگ هند و پاکستان و نقش ادبیات و شعر اقبال در ایجاد صلح و دوستی بین این دو کشور و همچنین بیان مختصر تاریخچه پرچم کشور و نقش ملی گرایان مشروطه در طراحی پرچم کشور با بهره گیری از نمادهای ایران باستان در قالب دین اسلام به نقش پررنگ ادبیات و ملی گرایی و وطن دوستی در سیاست مشروطه اشاره کرد. احمد رضایی نیز با ذکر چند نمونه از سخنان نغز بزرگانی چون بودا و داستایوفسکی و دیگران، ضمن گلایه از جوانان این شهر بابت بی علاقه گی به مطالعه و فرهنگ، همه را به کسب حکمت و دانش و فلسفه توصیه نمودند.
کتاب نان و شراب را از این جا دریافت کنید.
دوستانی که در این جلسه حضور داشتند:
آقایان خسرو جمالیان، میرحسین کامیاب، موسی پورپلاش، دکتر حبیب عباسی، شهرام صالحی، یعقوب فاتحی، مسعود شمسایی، احمد رضایی و ایوب محمودی. خانم ها: هاشمی و جاودان.
لینک این مطلب در سایت آفتاب لارستان